جدول جو
جدول جو

معنی ورآورد کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ورآورد کردن
(فَ بُ دَ)
برآورد کردن. دیدن به چیزی. دیدن به چیزی بلند از زیر تا بالا یا از بالاتا زیر. (یادداشت مرحوم دهخدا). بنظر دقت نگریستن، تخمین زدن. رجوع به برآورد کردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
همدیگر را دیدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، کنایه از باشدت وخشونت رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برآورد کردن
تصویر برآورد کردن
قیمت کردن، سنجیدن
فرهنگ فارسی عمید
(تَفَ گِ رِ تَ)
در تداول عامه، به روی کسی آوردن. گفتن امری را که گفتنش سبب خجلت و شرم مخاطب باشد. علم خود را به عمل شرم آور کسی ظاهر ساختن. (یادداشت مؤلف). رجوع به به روی کسی آوردن یا نیاوردن در ذیل ترکیبات رو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از برآورد کردن
تصویر برآورد کردن
تخمین کردن (قیمت چیزی را) تقویم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
بهم رسیدن دو یا چند تن همدیگر را دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآورد کردن
تصویر برآورد کردن
((~. وُ کَ دَ))
تخمین زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برآورد کردن
تصویر برآورد کردن
تخمین زدن
فرهنگ واژه فارسی سره
ارزیابی کردن، تخمین زدن، تقویم کردن، تقویم نمودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
Fulfill
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
Bump
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
heurter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
golpear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
ทำให้สำเร็จ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
spełniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
zderzyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
зіткнутися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
виконувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
stoßen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
сталкивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برآورده کردن
تصویر برآورده کردن
выполнять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برخورد کردن
تصویر برخورد کردن
menabrak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی